جستجوگر پیشرفته
موضوع : متفرقه , اطلاعات عمومی , معلم , دانش آموز ,
برای تثبیت یادگیری در دانش آموزان معلم باید از چه شیوه هایی استفاده نماید؟
برای این که دانش آموزان اصول مطالعه و تقویت حافظه را بیاموزند از چه راههایی می توان کمک گرفت؟
روش تدریس معلم
در کنار شرایط و امکانات آموزشی نیرویی انسانی و به ویژه معلم، از مهمترین عوامل تشکیل دهنده محیط های آموزشی است. تاثیر موقعیت و امکانات مناسب برهیچ فردی پوشیده نیست.
اما امکانات و تجهیزات بدون وجود معلم کارایی لازم را نخواهند داشت. معلم با شناخت امکانات ، به تجهیز مناسب محیط آموزشی میپردازد. محیط و امکانات آموزشی را ساماندهی میکند، موقعیت آموزشی مناسب را بوجود میآورد و با شناخت استعداد، علایق و توانایی شاگردان، آنان را در طریق صحیح یادگیری هدایت میکند.
البته چنین نقشی به دانش و اعتقادات معلم بستگی دارد. اگر چه کنجکاوی و ارضای آن از بدیهیترین احتیاجات شاگردان است اما اگر معلم با نظریهها و اصول یادگیری آشنا نباشد و تدریس را فقط انتقال واقعیتهای علمی بداند و تجارب یادگیری را منحصر به نشستن در کلاس، گوش دادن و حفظ کردن
مطالب شنیده شده یا نوشته شده در کتاب تصور کند، مسلم است که در تقویت کنجکاوی و پرورش استعداد و تفکر علمی شاگردان چندان موفقیتی به دست نخواهد آورد. زیرا شاگرد که همواره علاقمند به فکر کردن است. در بررسی عوامل مختلف باید فرصت حرکت و جنبش داشته باشد تا بتواند به هدفهای آموزشی برسد. یادگیری بدون تلاش و فعالیت و تعامل با محیط صورت نخواهد گرفت.
کسی که میخواهد یاد بگیرد باید فعالیتی متناسب با علایق و توان خود داشته باشد؛ و اگر در روش تدریس معلم این نکات در نظر گرفته نشود، مدرسه و کلاس برای شاگرد جالب توجه و جذاب نخواهد بود، اما اگر معلم خود را راهنما و ایجادکننده شرایط مطلوب یادگیری بداند و بجای انتقال اطلاعات، روش کسب تجربه را به شاگردان بیاموزد، آنان در برخورد با مسائل فعالتر خواهند شد، از منابع مختلف استفاده خواهند کرد، اطلاعات لازم را به دست خواهند آورند، به سازماندهی آن خواهد پرداخت و آن را تحلیل خواهند کرد تا به حل مسائل نایل شوند.
با چنین روشی، شاگرد نه فقط حقایق علمی را فرا میگیرد. بلکه با روشهای علمی کسب معرفت نیز آشنا خواهد شد و طرز کار را با منابع مختلف و نحوه استفاده از مطالب درسی برای حل مساله را خواهد آموخت و همچنین در فرِآیند یادگیری، ابتکار و خلاقیت خود را بکار خواهد بست.
توجه به کل به جای جزء
طرفداران مکتب گشتالت معتقدند کل، اجزا را در یک طرح و زمینه قرار میدهد و ارتباط آنها را روشن میسازد. به نظر ایشان، اجزا به تنهایی بیمعنی و نامفهوم هستند ولی وقتی در یک طرح زمینه قرار بگیرند، معنی و مفهوم آنها روشن میشود. طرح یا کل قابل انتقال و تعمیم است، اما اجزا این خصوصیت را ندارند. طرح یا کل، عناصر را مشخص میسازد و آنها را در یک زمینه خالص به هم ارتباط میدهد.
مطالعه فرایند یادگیری نشان خواهد داد که حرکت از کل به جز روند یادگیری را بهتر و فهم مطالب را آسانتر میکند. اجزا به تنهایی بیمعنی و نامربوط هستند و در طرح و کل، معنی پیدا میکنند. البته کل معادل مجموع اجزا نیست و بررسی تک تک اجزا و روی هم قرار دادن آنها سبب تصور کل نمیشود. کل عبارت است از نحوه ارتباط و پیوند اجزا با هم و تا این ارتباط مشخص نشود، اجزا قابل فهم نیستند.
در جریان تدریس، معلم باید در حد امکان، ابتدا مطالب درسی را به صورت کل مطرح کند و ارتباط اجزا با کل را مشخص سازد و پس از آن به بررسی و تحلیل اجزا بپردازد. مطالعه جزئیات بدون در نظر گرفتن رابطه آنها با هم و همچنین رابطه آنها با کل، موجب پریشانی فکر خواهد شد، در حالی که مطالعه از کل به جز با مشخص کردن روابط جز با کل، قدرت تحلیلی در فراگیران میدهد و در نتیجه یادگیری معنیدار میشود. به عبارت دیگر، حفظ و تکرار، جای خود را به فهم و اندیشه میدهد.
یکی از شیوه های موثر (تمرین و تکرار) در یادگیری است:
برای بسیاری از دست اندرکاران آموزش و پرورش، هنوز این سوالها مطرح است: تمرین و تکرار چه نقشی در فرآیند یادگیری دارد؟ آیا پیشرفت یادگیری مستقیما تابع تکرار است؟ اگر چنین نیست، شرایط تمرین و تکرار چیست؟ مساعدترین موقعیت برای تمرین کدام است؟ تکالیف تکراری مدارس میتواند برای شاگردان مفید باشد یا نه؟
در پاسخ به سوالات مطرح شده باید گفت: تاثیر تمرین و تکرار در کل فرآیند یادگیری و حیطههای مختلف آن به ویژه در حیطه روانی – حرکتی، انکار ناپذیر است. همه ، این ضربالمثل قدیمی ( کار نیکو کردن از پر کردن است) را شنیدهاند و واقفند که بازی روی یخ یا رانندگی ماهرانه فقط با تمرین و تکرار زیاد یاد گرفته میشود؛ و اگر تکرار نشوند، دیر یا زود به دست فراموشی سپرده خواهند شد.
ولی این نکته نیز غیر قابل انکار است که کیفیت اجرای تمرین، مقدار و زمان آن نقش بسیار مهمی در تثبیت یا عدم تثبیت رفتار دارد. چنانکه آزمایشهای متعدد نشان داده است، اجرای تمرین در زمان غیر متمرکز، اثر یادگیری بیشتری نسبت به اجرای تمرین در زمان متمرکز دارد. مثلاً شاگرد موضوع مورد یادگیری را در دو تمرین بیست دقیقهای، زودتر از یک تمرین چهل دقیقهای یاد میگیرد. از همین رو، تمرین و تکرار موثر باید شرایط و ویژگی خاصی داشته باشد، از جمله اینکه باید منظم و مرتب و طول دورههای آن متناسب باشد و در شرایط واقعی و طبیعی انجام پذیرد ضمنا نباید این نکته را فراموش کرد که اطلاع از پیشرفت، دانش آموز را به کوشش وا میدارد. همچنین تمرین نباید بیش از حد طولانی و خستگیآور باشد. هر گاه عملی به طور سریع و متوالی تکرار شود، اغلب موجب کاهش کارایی تمرین میشود. به این معنی که شخص در انجام دادن آن عمل به تدریج کندتر و ضعیفتر میشود، تا اینکه سرانجام از انجام دادن آن سرباز میزند. در واقع خستگی یادگیری را کاهش میدهد.
امتیاز : |

مطالب مرتبط