جستجوگر پیشرفته
موضوع : تفکر و پژوهش , داستان های آموزنده و مقاله ,
میمون های گرانبها
روزی روزگاری در روستایی در هند مردی به روستاییها اعلام کرد که به ازای هر میمون20 هزار به آنها پول خواهد داد. روستاییها هم که دیدند اطرافشان پر است از میمون، به جنگل رفتند وشروع به گرفتن میمونها کردند. مرد هم هزاران میمون به قیمت 20هزار از آنها خرید. ولی با کم شدن تعداد میمونها، روستاییها دست از تلاش کشیدند. به همین خاطر مرد به آنها پیشنهاد داد برای هر میمون به آنها 40هزار خواهد پرداخت. با این شرایط روستاییها فعالیتشان را از سر گرفتند. پس از مدتی موجودی باز هم کمتر کمتر شد تا بالاخره روستاییان دست از کار کشیدند و برای کشاورزی سراغ کشتزارهای خود رفتند.
این بار پیشنهاد به 45هزار رسید و. . . . . . در نتیجه تعداد میمونها آن قدر کم شد که به سختی میشد میمونی برای گرفتن پیدا کرد. این بار مرد تاجر ادعا کرد که به ازای خرید هر میمون
...ادامه مطلب
امتیاز : |
نوشته شده در چهارشنبه 1393/01/20 ساعت 0:12