جستجوگر پیشرفته






موضوع : تفکر و پژوهش , داستان های آموزنده و مقاله ,

میمون های گرانبها

 

روزی روزگاری در روستایی در هند مردی به روستایی‌ها اعلام کرد که به ازای هر میمون20 هزار به آنها پول خواهد داد. روستایی‌ها هم که دیدند اطرافشان پر است از میمون، به جنگل رفتند وشروع به گرفتن میمون‌ها کردند. مرد هم هزاران میمون به قیمت 20هزار از آنها خرید. ولی با کم شدن تعداد میمون‌ها، روستایی‌ها دست از تلاش کشیدند. به همین خاطر مرد به آن‌ها پیشنهاد داد برای هر میمون به آن‌ها 40هزار خواهد پرداخت. با این شرایط روستایی‌ها فعالیت‌شان را از سر گرفتند. پس از مدتی موجودی باز هم کم‌تر کم‌تر شد تا بالاخره روستاییان دست از کار کشیدند و برای کشاورزی سراغ کشتزارهای خود رفتند.

این بار پیشنهاد به 45هزار رسید و. . . . . . در نتیجه تعداد میمون‌ها آن قدر کم شد که به سختی می‌شد میمونی برای گرفتن پیدا کرد. این بار مرد تاجر ادعا کرد که به ازای خرید هر میمون



...ادامه مطلب

امتیاز :

برچسب ها : داستانهای تفکر و پژوهش،پایه ششم ابتدایی , داستان های اموزنده و کوتاه،قصه های شنیدنی , میمون های گرانبها،شکار میمون , قیمت میمون،خرید و فروش میمون،تاجر،شکار حیوانات , آموزش ابتدایی،معلم ششم،روستا،جنگل ,
میمونهای گرانبها نوشته شده در چهارشنبه 1393/01/20 ساعت 0:12

موضوع : تفکر و پژوهش , داستان های آموزنده و مقاله ,

خلاصـــه‌ي داستــــان

صبح بهار بود. تپه‌هادر زیر آفتاب گرم نفس می کشیدند. درختها لباس سبزشان را به تن کرده بودند و پروانه‌هااز دامن گلی به روی گل دیگر می پریدند.

جغد، ترسان از نور آفتاب، می پرید تا خود را به آشیانه‌اش برساند.

از بالا که نگاه می کردی درختها مثل قارچهای سبز به چشم می آمدند.

شب، که ماه می تابید، درختها با هم حرف می زدند. از سختی زمستانی می گفتند و از اینکه خداوند بار دیگر به آنها زندگی بخشیده، خوشحال بودند.

یک روز باد تندی آمد. باد از جاهای دور دست، از سرزمینهای دیگر. با خود یک تخم نی آورد. دانه نی به زمین نشست و خاک روی آن را پوشاند.

باران آمد و بعد آفتاب، زمین را گرم کرد. دانه نی در زیر خاک سبز شد و ساقه‌اش سر از زمین بلند کرد.

جانوران دشت که تا آن روز ساقه نی ندیده بودند، با تعجب نگاهش می کردند.

هوا، کم کم گرم شد و تابستان از راه رسید. گلها تشنه شان بود، در این آرزو که باران ببارد، اما باران دیر کرده



...ادامه مطلب

امتیاز :

برچسب ها : داستانهای تفکر و پژوهش،پایه ششم ابتدایی , ساقه نی , نیزار،آفتاب گرم ،تپه ها،مزرعه , آموزش و پرورش،خراسان جنوبی , نیستان،لانه جغد،سکوت , مدرسه،ابتدایی،معلم , معلمان،فردا ,
داستان دانه ني نوشته شده در چهارشنبه 1392/08/01 ساعت 23:42


لینک دوستان
کلیه حقوق این سایت ، متعلق به moalleman می باشد و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است .