جستجوگر پیشرفته






موضوع : داستان های آموزنده و مقاله ,

به چاه افتادن

كشاورزی دلسوز و زحمتکش الاغ پیری داشت كه یك روز اتفاقی الاغش به درون یك چاه تاریک و بدون آب افتاد كشاورز هر چه سعی كرد نتوانست الاغ را از درون چاه بیرون بیاورد پس برای اینكه حیوان بیچاره از شدت درد و یا تشنگی و گرسنگی نمیرد و زیاد زجر نكشد، كشاورز و اهالی روستا تصمیم گرفتند چاه را با خاك پر كنند تا الاغ زودتر بمیرد و مرگ تدریجی او باعث عذاب بیشترش نشود

مردم با بیل، سطل یا هر چیز دیگری روی سر الاغ خاك می ریختند اما الاغ هر بار خاكهای روی بدنش را می تكاند و زیر پایش می ریخت و وقتی خاك زیر پایش بالا می آمد سعی می كرد روی خاك ها بایستد
روستایی ها همین طور به زنده به گوركردن الاغ بیچاره ادامه دادند و الاغ هم همین طور به بالا آمدن ادامه داد تا اینكه به لبه چاه رسید و در مقابل چشمان حیرت زده مردم از چاه بیرون آمد

نتیجه اخلاقی:

مشكلات گاهی مانند تلی از خاك بر سر ما میریزند و ما همواره دو انتخاب داریم: اول اینكه اجازه دهیم مشكلات ما را زنده به گور كنند و دوم اینكه از این مشكلات سكویی بسازیم برای صعود



امتیاز :

برچسب ها : چگونگی برخورد با مشکلات , افتادن و بیرون امدن از چاه , زنده به گور شدن , روش رهایی از مشکلات , صبر و تحمل و فکر کردن در برخورد با مشکلات روزمره ,
مشکلات روزمره نوشته شده در سه شنبه 1393/06/04 ساعت 0:19


لینک دوستان
کلیه حقوق این سایت ، متعلق به moalleman می باشد و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است .